Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه جهان آرای شبکه افق میزبان آقای دکتر مسعود اسداللهی کارشناس مسائل بین الملل بود تا در خصوص توافق ایران و عربستان و پیامدهای آن در منطقه توضیحاتی بفرمایند.

 

سوال: آقای دکتر بحث ما موضوع ایران و عربستان است که فکر می‌کنم دیشب در آخرین ساعات شب بود که بعد از این که این خبر منتشر شد و در صدر اخبار قرار گرفته بود این خبری ناگهانی و غیرمنتظره‌ای بود شاید هیچ کس در دنیا آمادگی این خبر را نداشت و به محض این که منتشر شد واکنش‌های بسیار فراتر از حد انتظاری را داشت از کشور‌های عربی تا کشور‌های اروپایی و رژیم صهیونیستی و داخل ایران و تقریبا همه افراد و جریان‌های سیاسی نسبت به این مسئله اعلام موضع کردند هرکسی از دیدگاه خودش، شما به عنوان کسی که در این حوزه خبره هستید و سال‌ها کار کردید و مناسبت منطقه را هم رویش کاملا تسلط دارید، بفرمائید تحلیلتان چیست نسبت به این مسئله؟
اسداللهی: ببینید حداقل در این ۷-۸ سال اخیر بعد از این که ملک سلمان به قدرت رسید و پسرش محمدبن سلمان، کلا قدرت را در عربستان قبضه کرد روابط ایران و عربستان به شدت بحرانی شده بود در موضوعات مختلف و ما مراحل بسیار حادی را در این روابط در این ۷-۸ سال دیدیم چه در خصوص خود ایران و چه در رابطه با بحث‌های منطقه‌ای، درست است که ما سال گذشته و قبل از آن ۵ دور هم مذاکره انجام شد بین ایران عربستان در بغداد، ولی همه می‌دانند که آن مذاکرات به هیچ نتیجه‌ای نرسید، چون عربستان از یک موضعی آمده بود در مذاکرات فقط یک درخواست را مطرح می‌کرد تحت عنوان این که شما به انصاراله به حوثی‌ها بگویید که جنگ را متوقف کنند و حاضر نبودند در هیچ موضوع دیگری صحبت کنند که ایران هم در همه مذاکرات، ۵ دور مذاکرات گفت رابطه ما هم پیمانانمان این گونه نیست که به آن‌ها بگوییم الان بجنگید، الان جنگ را متوقف کنید و ما به هیچ کدام از هم پیمانانمان چنین تحکمی نداریم و از طرف دیگر شما خودتان این جنگ را شروع کردید و خودتان می‌توانید تمامش کنید و همین باعث می‌شد که این موضع معاندانه عربستان باعث شد که ۵ دور مذاکره به هیچ نتیجه‌ای نرسید و همه فکر می‌کردند که این به یک بن بستی خورده که راه حلی برایش متصور نیست و وقتی که روز گذشته یک دفعه این خبر به صورت ناگهانی اعلام شد و ما بعد متوجه شدیم آقای شمخانی گفتند که ۵-۶ روز است که این‌ها در پکن درحال مذاکره هستند، خوب کسی اطلاعی نداشت بنابراین خبر اولا از خود این موضوع که این دو کشور حاضر شدند بار دیگر مذاکره کنند این خودش یک بحث است به نتیجه رسیدن خیلی مهم بود که آن چیزی که اعلام شده رسما که به توافق رسیدند، توافق رسما امضا شده و بعد هم از نظر مکان یعنی چین که هیچ کس تصور نمی‌کرد که اگر روزی هم توافقی بشود بین ایران و عربستان در چین باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این است که این تبدیل شد به خبر اول دنیا، همه غافلگیر شدن دوست و دشمن و تبدیل شد به خبر یک دنیا، بسیاری از شبکه‌های خارجی برنامه‌های خاصی را دیشب و امروز روی این توافق رفتند و اجرا کردند این نشان می‌دهد که هم موضوع بسیار مهم است و هم زمانش که چرا در این مقطع زمانی چنین اتفاقی افتاد و برای خیلی‌ها سوال است بنابراین کاملا جا دارد که روی این موضوع صحبت شود، ما برای مخاطبین داخلی خودمان منظور من از ما مسئولینی است که این توافق را امضا کردند و به نتیجه رساندند بیایند دقیقا توضیح دهند که مفاد این چیست، چون فعلا از مفاد آن و بند‌های این توافق فقط یک بند اعلام شده و آن این که دو کشور توافق کردند ظرف ۶۰ روز دوباره سفارتخانه‌های خودشان را راه اندازی کنند و روابط دیپلماتیک و سیاسی از سر گرفته شود، غیر از این هیچ چیز دیگری گفته نشده است. همین ابهام، کنجکاوی‌ها را بر می‌انگیزد که پس بقیه موضوعات چیست. چون آقای شمخانی اشاره کردند که صحبت‌ها خیلی شفاف و صریح بوده آن قدر که ۵-۶ روز دو هیات این گونه مذاکره می‌کنند معلوم است که موضوعات زیادی را بحث کردند دو طرف بحث‌هایی که مدنظرشان بوده در مورد طرف مقابل را مطرح کردند و قاعدتا باید در اکثر آن‌ها به نتیجه رسیده باشند که توافق نامه امضا شده باشد بعید است که فقط یک بند داشته باشد و آن راه اندازی سفارتخانه‌ها باشد. برنامه‌هایی که اجرا شد من خیلی هایش را دیدم در شبکه‌های عربی و این‌ها هم واقعا هر کسی داشت با ظن و گمان تحلیل می‌کرد و بیشتر هم در رابطه با این بود که چطور شد این توافق امضا شد و مفادش را خیلی‌ها اطلاع نداشتند خود آقای سید حسن نصرالله هم دیشب سخنرانی به مناسبت دیگری داشت و در آخر صحبت هم اعلام کرد که هیچ کس الان اطلاعی ندارد بنابراین ما باید به این مسئله بپردازیم یعنی برای اغنای افکار عمومی هرچند که تاثیر خیلی مثبتی در بازار گذاشته و در بحث ارز گذاشته و این نشان می‌دهد که آن دیدگاهی که همیشه جمهوری اسلامی داشته که ایران همواره همسایگان را به یک مفهوم و یک ایده‌ای دعوت می‌کرده و آن امنیت دسته جمعی بوده که ما اصولا ایران خطری برای شما نیست برای این کشور‌ها و ما خواهان بهترین روابط با کشور‌های همسایه هستیم و آن قدرت‌های خارجی هستند که به منطقه آمدند و پایگاه راه انداختند و بقایشان در منطقه مشروط به وجود تنش است یعنی آمریکایی‌هایی که الان هستند و انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و کشور‌های مختلف، ولی اصل آن آمریکایی ها، این‌ها اولا از وجود تنش به نفع موضوع فروش هنگفت میلیاردی سلاح بهره می‌برند، این‌ها می‌دانید کشور‌های بسیار کوچکی هستند به جز عربستان که مساحتش زیاد است، ولی جمعیت کمی دارد، ولی بقیه مساحتشان هم کوچک است این‌ها قادر به دفاع از خودشان نیستند و الگو‌های مناسب آمریکا هم همین‌ها هستند چرا الان آمریکا دنبال تجزیه خیلی از کشور‌ها است، این ایده خاورمیانه جدیدی که محافظه کاران جدید مطرح می‌کردند تقسیم کشور‌های منطقه ما به کشور‌های کوچک به خاطر این که الگوهایشان شیخ نشین‌های کوچک خلیج فارس هستند، کشور‌های بسیار کوچک که روی نقشه به زور دیده می‌شوند، ولی ثروت‌های هنگفت نفت و گاز دارند و، چون جمعیت کم است با این پول به خرید سلاح می‌پردازند سلاحی که بعد هم نمی‌توانند استفاده‌ای از آن بکنند، این اولین منفعت است بنابراین اگر تنشی نباشد آن خرید سلاح دیگر معنا نمی‌دهد بنابراین آمریکا دائما به دنبال تنش زایی است در منطقه، ایجاد تنش است. اگر در منطقه صلح و آرامش و تفاهم و دوستی باشد خوب آمریکایی‌ها باید جمع کنند بروند. از طرف دیگر خود آمریکایی‌ها به خاطر بحثشان روی مسائل منطقه‌ای و بین المللی به دنبال این هستند که یک حضور مستقیمی در منطقه داشته باشند که بحران‌ها را بتوانند خودشان وارد شوند و این هم لازمه اش وجود تنش و وجود روابط تنش آلود بین کشور‌های منطقه است نه فقط ایران و عربستان، ما شاهد این بودیم که عربستان، امارات و بحرین، قطر را که عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس بود سه سال و خورده‌ای محاصره اش کردند یعنی بحث فقط بحث ایران نیست بنابر این ما همواره آن کشوری که همیشه خواهان تنش زدایی در منطقه بوده، ایران بوده و در برهه‌های مختلف ما طرح‌های مختلفی را دادیم که متاسفانه به خاطر دخالت خارجی‌ها رد شده آخرین طرح هم بحث طرح هرمز بود آن طرحی که در زمان دولت قبل مطرح شد آقای ظریف مطرح کردند آن بحث‌هایی که ما بیاییم و امنیت دسته جمعی که می‌گویم به خاطر این دخالت‌ها نشده بنابراین وقتی چنین اتفاقی می‌افتد امید‌ها زنده می‌شود که پس یک گام رو به جلو برداشته شده و بالاخره عربستان برای‌ای شیخ نشین‌ها حکم برادر بزرگتر را دارد و برادری است که زور هم به آن‌ها می‌گوید و اگر عربستان توافق کند بقیه هم پشت سرش می‌آیند. درست است که ما در همین شورای همکاری‌های خلیج فارس به صورت تاریخی دیدیم که سلطنت نشین عمان همیشه یک مقدار فاصله می‌گرفت از عربستان در مواضعش به خصوص در رابطه با ایران، قطر همچنین در سال‌های اخیر حتی در کویت. بله امارات و بحرین به خصوص بحرین که عددی هم نیست از نظر قدرت در همه این‌ها کوچکترین کشور است این‌ها نشان می‌دهد که این پتانسیل وجود دارد که اگر واقعا بخواهند روابط را تصحیح کنند خیلی راحت می‌شود این کار را کرد کافی است که نگاه‌ها عوض شود و متوجه می‌شوند که ایران خطری برای آن هانیست بلکه قدرت نظامی ایران در خدمت آن‌ها خواهد بود برای دفاع از آن‌ها و امیدواریم که کشور‌های منطقه به این برسند.


سوال: یک بحث مهم به نظر می‌رسد در این اتفاق چین است یعنی حداقل من به عنوان دانشجوی رشته علوم سیاسی این سال‌ها هیچوقت یادم نمی‌آید که چینی‌ها در یک اتفاق دیپلماتیک به این بزرگی نقش آفرینی کرده باشند، یک تحلیل این است که در تمام اتفاقات مهمی که در این سال‌ها در منطقه ما بوده معمولا آمریکایی‌ها یا اروپایی‌ها یک نقشی داشتند یا پشت پرده یا بصورت آشکار و علنی و الان اتفاق جدیدی در منطقه غرب آسیا افتاده آن هم این که چین به نوعی آمده واسطه گری کرده دو کشور مهم منطقه غرب آسیا را میزبانی کرده و آن‌ها را به یک توافقی توانسته برساند و شاید بشود این طور برداشت کرد که این یک نشانه بسیار مهمی از افول نقش آمریکایی‌ها و غربی‌ها در معادلات منطقه غرب آسیا است. این نظر را قبول دارید یا خیر؟
اسداللهی: چینی‌ها تا شاید ده، پانزده سال پیش یک راهبردی برای خودشان داشتند که اصولا در مسائل منطقه‌ای بین المللی دخالت نمی‌کردند فقط دنبال توسعه تجارت بودند با هر کشوری که خواهان آن بود و هیچ محدودیتی هم برای خودشان قائل نبودند تنها خط قرمزشان بحث تایوان بود که تایوان از خاک چین بوده و است وگرنه با هیچ حتی با کشور‌هایی که با همدیگر دشمن هستند آن‌ها با همه آن‌ها رابطه داشتند و چین از نظر قدرت اقتصادی به جایی رسید و در کنار آن قدرت نظامی، قدرت فضایی، قدرت موشکی که در راهبرد آمریکا به تدریج تبدیل شد به خطر اصلی، چینی‌ها تفاوتشان با اتحاد جماهیر شوروی سابق این است که نقطه قوت‌های اتحاد جماهیر را دارند، ولی نقطه ضعفش را ندارند، نقطه ضعف مهم شوروی اقتصادش بود و با همین اقتصاد زمین خورد در حالی که چین همه آن قدرت‌های نظامی، امنیتی، فضایی و موشکی را دارد در عین حال بزرگترین اقتصاد حالا فعلا دومین اقتصاد بزرگ دنیا بعد از آمریکا است، ولی روندش طوری است که خود آمریکایی‌های می‌گویند تا ۲۰-۳۰ سال دیگر می‌شود اقتصاد یک دنیا، آمریکایی‌ها با آن بحث‌های راهبردی معتقدند که باید جلوی چین را بگیرند و این چین بعدا تبدیل می‌شود به قدرتی که دیگر نمی‌شود با آن مقابله کرد به همین خاطر از ۱۰-۱۵ سال پیش شروع کردند این سیاست محدودکردن و صد بندی مهار چین، چینی‌ها ابتدا سعی می‌کردند مقداری مماشات کنند درگیر نشوند، ولی هرچقدر جلوتر می‌رفتند می‌دیدند آمریکایی دارند هم جسورتر این بحث‌ها را مطرح می‌کنند و هم خیلی شفاف دارند علیه چین صحبت می‌کنند و در چین هم مثل هر کشور دیگری دو دیدگاه وجود داشت یکی این بود که ما سر به سر امریکا نگذاریم و همان راهبرد قبلی را ادامه دهیم، اما رییس جمهور فعلی چین چنین دیدگاهی ندارد یعنی اعتقاد دارند که ممکن است یک دفعه برخوردی پیش بیاید باید قدرت بازدارندگی چین را بالا ببرند و بعد نقش جهانی چین را از نقش صرفا اقتصادی بالاتر ببرند بالاخره چین عضو دائم سازمان ملل است و حق وتو دارد ما تا قبل از بحران سوریه، چینی‌ها فقط و فقط در بحث‌های تایوان از حق وتو استفاده می‌کردند در هیچ موضوع دیگری حق وتو را به کار نمی‌بردند، اما در بحران سوریه ما برای اولین بار شاهد بودیم که این‌ها نه تنها حق وتو را به کار بردند بلکه حق وتو را همزمان با روس‌ها به کار بردند خوب روس‌ها کافی بود وتو کنند یعنی اگر چینی‌ها نمی‌آمدند آن قطعنامه وتو می‌شد، اما چینی‌ها اصرار داشتند که وتو دوگانه باشد یعنی نشان دهند که اولا از موضع روسیه حمایت می‌کنند و هم خودشان به صحنه دارند می‌آیند این است که ما در ۱۰-۱۵ سال اخیر یواش یواش جلو آمدیم و دیدیم چینی‌ها دارند فعال‌تر می‌شوند در صحنه بین الملل به خصوص این اواخر بعد از این که خانم لوسی رئیس قبلی مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان سفر کرد و این یک چالش بزرگی را ایجاد کرد خوب یک گرایش شدیدی در ارتش چین بود که همین الان ما باید پاسخ دهیم و یک مانور بسیار بزرگی را هم آماده کرده بودند که می‌خواستند این رزمایش را به یک جنگ تبدیل کنند. آن جناحی که در حزب کمونیست چین، جناح قبلی جلوی این کار را گرفت و این باعث نارضایتی در چین شد که در بین مسئولین و در دفتر سیاسی حزب کمونیسم که ما یک فرصت طلایی را از دست دادیم و این است که در انتخابات اخیر دفتر سیاسی، رئیس جمهور فعلی چین آن جناح را کلا خارج کرد از دفترسیاسی و خودش هم می‌دانید همین دیروز که این توافق ایران و عربستان امضا شد صبحش دوباره ریاست جمهوری ایشان تمدید شد برای سومین بار و الان کارشناسان مسائل چین می‌گویند که رئیس جمهور فعلی چین آقای شی بعد از مائو قوی‌ترین رهبر چین است که در طول تاریخ معاصر دیده شده، ایشان کاملا تصمیم را گرفته می‌خواهد چین را از آن لاک و آن حصاری که خودش کشیده بود دورش خارج کند بیاید در صحنه و ما دیدیم که الان چینی‌ها در تمام صحنه‌های دنیا حضور دارند از نظر اقتصادی، تجاری که حضور داشته الان هم هستند، اما یواش یواش وارد صحنه‌های سیاسی می‌شوند سفری که رئیس جمهور چین به عربستان داشت یکی دو ماه قبل.


سوال: که به نوعی پایه این واسطه گری هم آن جا انجام شده یعنی در روایت رسمی من دیدم که اولین بار عربستان آن جا از چین درخواست واسطه گری می‌کند و بعد هم در سفر آقای رئیسی به چین، رئیس جمهور چین بحث را مطرح می‌کند وایران موافقت می‌کند و انگار نطفه این اتفاق در ماه‌های اخیر هم برمی گردد به سفر رییس جمهور چین به عربستان.
اسداللهی: اینکه اول عربستان تقاضا کرده یا نه، ولی ببینید یک موضوع است اولا در آن سفرش که به عربستان سه روز بود روز اول مختص بود به مذاکره با سران عربستان یعنی دولت عربستان، روز دوم سران شورای همکاری خلیج فارس را عربستان جمع کردند با رئیس جمهور چین و روز سوم اتحادیه عرب یعنی یک تحول بسیار مهم. این‌ها این سه بُعدی که گفتم همه هم پیمان‌های آمریکا بودند این‌ها زمانی بود که بدون اجازه آمریکا آب نمی‌خوردند. این نشان می‌دهد که تحول بسیار بزرگ است این درست زمانی بود که ما در ایران یک عده می‌گفتند ما چرا باید با چین رابطه داشته باشیم.
این خیلی عجیب بود یعنی الان همه دنیا متوجه شدند یک قدرت بزرگ اقتصادی و تجاری و صنعتی دارد به صحنه می‌آید و دارد دنیا را از حالت تک قطبی و دو قطبی به چند قطبی تبدیل می‌کند این فرصتی است برای کشور‌های دیگر، بحث این نیست که چینی‌ها آدم خوبی هستند یا آدم‌های بدی هستند، مهم این است که فرصت را برای کشور‌های دیگر، گزینه را یا به قول امروزی‌ها آپشن‌ها را دارد زیادتر می‌کند این کشور‌ها می‌توانند گزینه‌های دیگری داشته باشند وقتی هم پیمان‌های آمریکا می‌آیند حتی من بالاتر از این را بگویم در زمان ترامپ، اسرائیلی‌ها بسیار رابطه شان با چینی‌ها نزدیک شد یعنی الان روابطشان فوق العاده گسترده است با چینی‌ها، به جایی رسیدند که چینی‌ها سلاح‌های پیشرفته اسرائیلی از جمله پهپاد‌ها را درخواست خرید کردن و اسرائیل هم موافقت کرد. آمریکایی‌ها متوجه شدند آمدند ترامپ رسما تهدید کرد نتانیاهو را و گفت هیچ رئیس جمهوری در آمریکا به اندازه من به شما خدمت نکرده، اما این جا دیگر خط قرمز است اگر شما این سلاح‌ها به خصوص پهپاد را بفروشید من با شما برخورد می‌کنم و جلوی این کار را گرفت حتی وقتی اسرائیل این کار را می‌کند این نشان می‌دهد که ما باید جایگاه چین را در نظام بین الملل در سال‌های آینده به آن بپردازیم و غافل نمانیم ما غفلت کردیم، در دولت قبل واقعا متاسفانه فرصت خیلی گرانبهایی را از دست دادیم می‌توانستیم الان ۸-۹ سال از این نظر جلوتر باشیم که فعلا بحث ما با چین نیست، اما این که چین موفق می‌شود دو دولتی را که ۷-۸ سال است روابطشان بسیار خصمانه است و دو قطب قدرت هم در منطقه خلیج فارس هستند به راحتی این دو را می‌آورد دعوت می‌کند و بعد هم وساطت می‌کند. گاهی کشور‌ها فقط از نظر مکانی میزبان هستند یعنی دخالتی در مذاکره نمی‌کنند، ولی این جا چین نقش داشته در نزدیک کردن دیدگاه‌های دو طرف این در بحث‌های دیپلماتیک مذاکرات خیلی تاثیرگذار است، چون بالاخره هم احترام دولت میزبان و هم جایگاه دولت میزبان جایی اقتضا می‌کند که دو دولت با هم به توافق برسند و آمریکایی‌ها کاملا جا خوردند. جان کربی آمد سخنگوی شورای امنیت ملیشان گفت که بله ما اطلاع داشتیم، ولی نقش نداشتیم، خوب این دیگر می‌گویند که عذر بدتر از گناه بود یعنی اعتراف به یک شکست بزرگ بود، چون شما می‌گویید ما هیچ نقشی نداشتیم یعنی کاری را چین انجام داد که آمریکا نتوانسته و نمی‌توانست انجام دهد، قطعا چین منافعش اقتضا می‌کند روابط ایران و عربستان خوب باشد، چون می‌خواهد با هر دو کشور رابطه داشته باشد می‌داند جایگاه هر دو کشور در جهان اسلام جایگاه بزرگی است و عربستان بلدالحرمین شریفین است و مکه و مدینه در این کشور است و مسلمانان جهان که اکثرا هم اهل سنت هستند دید دیگری دارند و ممکن است با دید ما شیعیان متفاوت باشد نسبت به آل سعود از یک طرف ایران جایگاه بسیار بزرگی در بین ملت‌هایی که به مقاومت، به مبارزه معتقد هستند جلوی هیمنه آمریکا می‌خواهند بایستند این دو از دید چین چرا باید با هم درگیر باشند، آن وقت چین در رابطه با این دو دچار مشکل می‌شود.


سوال: خیلی‌ها معتقد بودند روابط ایران و عربستان هر چقدر که اختلاف در آن باشد فرصت برای چین ایجاد می‌کند، چون اختلاف ایجاد می‌شود و اختلاف زمینه امتیازگیری بیشتر چین از این دو کشور را فراهم می‌کند.
اسداللهی: خیر، اتفاقا از دید چینی‌ها این آرامش در یک منطقه، ببینید فرق چینی‌ها با آمریکایی‌ها دراین است آمریکایی‌ها به دنبال تنش در منطقه هستند و تنش به نفعشان است، چینی‌ها سلاح نمی‌فروشند که برایشان مهم باشد که این جا درگیری باشد، چینی‌ها می‌خواهند تجارت کنند و انواع و اقسام کالا‌ها را دارند تولید می‌کنند و امنیت منطقه برایشان مهم است، امنیت آبراه‌های بین المللی برایشان مهم است که این کالا‌ها راحت بتواند برود و بیاید و این نقش را به صورت استثنایی ایفا کردند حتی روس‌ها هم آمدند خودی نشان دهند گفتند که ما هم تاثیر داشتیم برای این که این واقعه خیلی مهم است صرف نظر از محتوا ما باید منتظر باشیم که ببینیم محتوا چیست، ولی در حد خودش نشان می‌دهد که چین دارد با قدرت وارد صحنه معادلات قدرت در صحنه بین المللی می‌شود.


سوال: خیلی‌ها معتقدند که عربستان همچنان بدون اجازه آمریکایی‌ها آب نمی‌خورد یعنی می‌گویند این عربستان همان گاو شیرده‌ای است که ترامپ توی سرشان می‌زد و تحقیرشان می‌کرد و در کنارشان رقص شمشیر انجام می‌داد، ولی به معنی واقعی کلمه می‌دو شیدشان، الان فرقی نکرده اگر عربستان با ایران پای میز مذاکره آمده و توافقی هم کرده حتما با اذن آمریکا بوده اگر قبل ترش حتی با چین آن توافق بسیار مهم را چند ماه قبل داشت آن هم حتما با اجازه آمریکا بوده خیلی‌ها هم این قضیه را رد می‌کنند و می‌گویند کاملا برعکس است یعنی الان آمریکا به حدی آن سلطه اش رو به افول است که حتی گاو شیرده دیروز هم دیگر رویش را به سمت دیگری کرده و می‌گوید من خودم در این حد می‌توانم تصمیم بگیرم که با ایران توافق کنم و با چین توافق کنم، شما کدام یک از این دو نگاه را واقع بینانه‌تر می‌بینید؟
اسداللهی: جمهوری اسلامی همواره از ابتدای انقلاب نصیحتش به همسایگان این بود که این گونه نیست که شما فکر می‌کنید، شما هم می‌توانید مستقل باشد و می‌توانید نظر خودتان را داشته باشید، چرا این قدر تبعیت و این قدر تسلیم در مقابل فشار‌های آمریکا؟ در زمان نظام‌های دو قطبی این اصلا پذیرفته نمی‌شد، بعد از نظام دو قطبی تحولاتی که اتفاق افتاد به تدریج ناکامی‌هایی که آمریکا پیدا کرد در مسائل منطقه، شما ببینید شکستی که آمریکا در افغانستان خورد، خروج ذلت باری که سال گذشته اتفاق افتاد خوب عربستان و امارات هم این را می‌بیند که این همان آمریکایی است که از آن می‌ترسیدیم ببینید چطور دارد از افغانستان فرار می‌کند، در بحث عراق آن‌ها صدام را مثلا سرنگون کردند بعد نظام سیاسی درست کردند گفتند نظام دموکراتیک است بعد در هر انتخاباتی که برگزار می‌شد می‌گفتند انتخابات درست بوده و طرفداران ایران برنده می‌شدند. یعنی می‌دیدند پس این آمریکایی که به عنوان قدر قدرت می‌شناختند این طوری‌ها هم نیست و یواش یواش متوجه شدند که نه می‌شود البته ابتدا خیلی محتاطانه شروع کردند، ولی بعد با تحولاتی که اتفاق افتاد حتی در زمان ترامپ با همان توهین‌هایی که می‌کرد اتفاقا این‌ها را به آن طرف هل داد، چون وقتی شما می‌آیید عربستان را به عنوان یک گاو شیرده در یک سخنرانی علنی یا گفت پول گرفتن از پادشاه عربستان خیلی راحت‌تر از گرفتن کرایه خانه در نیویورک است این بدترین حرفی است که می‌شود و آمریکا فکر می‌کرد، چون این‌ها هم پیمان ما هستند جرات نمی‌کنند، درست است که آن‌ها آن موقع چیزی نگفتند، ولی از همان زمان بن سلمان رابطه اش با پوتین و روسیه را تقویت کرد، امارات همچنین، الان خیلی عجیب است الان که ما خیلی متهم هستیم که رابطه مان با روسیه گسترش پیدا کرده در حالی که عربستان و امارات خیلی رابطه شان با روسیه گسترش یافته و الان هم دارند با چین این کار را می‌کنند و توجهی هم به صحبت‌های آمریکا نمی‌کنند، چون متوجه شدند بله آمریکا قدرت نظامی یک دنیا است قدرت اتمی است، ولی این طوری نیست که بتواند برای هر مسئله‌ای این قدرت را به کار بگیرد، گذشت آن زمان. آقای بایدن بعد از جنگ اوکراین آمد در عربستان سران این کشور‌ها را جمع کرد و گفت با حداکثر توانتان نفت تولید کنید که جبران نفت روسیه در بازار شود، عربستان به بایدن گفت ما همین الان داریم با همان سقف نهایی تولید می‌کنیم اصلا امکان ندارد ما بیشتر از این تولید کنیم اگر این کار را بخواهیم بکنیم باید سه سال سرمایه گذاری کنیم و تجهیزات جدید تا بتوانیم این کار را انجام دهیم قبلا این‌ها اصلا جرات نمی‌کردند چنین حرفی بزنند آقای حمدبن جاسم وزیر خارجه و نخست وزیر سابق قطر ایشان در بحران سوریه ایشان آتش بیار معرکه بود آن زمان نخست وزیر بود و وزیرخارجه، اخیرا مصاحبه‌ای کرده با روزنامه القبس کویت این مصاحبه تصویری هم است و بخش‌هایی از آن در فضای مجازی هم منتشر شده و واقعا دیدنی است. بخش‌هایی از آن با زیرنویس فارسی منتشر شده ایشان خودش می‌گفت ما یک زمانی اصلا جرات نمی‌کردیم به آمریکایی‌ها نه بگوییم، ولی الان متوجه شدیم که نه این خبر‌ها هم نیست حتی قطر دارد این را می‌گوید، خوب بنابراین وقتی که می‌آید همین طور که گفتم این نظام چند قطبی به نفع همه است، این‌ها هم دارند برای آینده خودشان بدون حرف‌هایی که در مورد چین زده می‌شود که در کشور ما متاسفانه یک عده می‌خواهند همه چیز را وارونه جلوه دهند این تاثیر نگذاشته و این‌ها دارند به آن سمت می‌روند.


سوال: میان برنامه ببینیم. نکات مفصلی را در رابطه با توافقات ایران و عربستان گفتید، اما یک مسئله‌ای من به نظرم جا دارد حداقل بازخوانی شود آن هم این که روز گذشته من دیدم بعضی از دولتمردان سابق این موضع را اتخاذ کردند که مسئله ایران و عربستان همه چیزش خوب بود، ماجرا از جایی خراب شد که عده‌ای مثلا در سال ۹۴ به سفارت عربستان در تهران حمله کردند و باعث شدند که این مناسبات به قدری درهم و پیچیده شود که هفت سال بین روابط دیپلماتیک دو کشور فاصله بیفتد و این اتفاقات در این هفت سال رقم بخورد شما به عنوان کارشناس این حوزه این نظر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
اسداللهی: من نمی‌خواهم بگویم که ما در جمهوری اسلامی هیچ اشتباهی مرتکب نشدیم بالاخره اتفاقاتی هم در ایران افتاده در برهه‌های مختلف که ممکن است بالاخره در روابط تنش ایجاد کرده باشد، ولی برای پاسخ به این سوال شما می‌خواهم یک مرور سریعی بکنم از ابتدای انقلاب تا الان، روابط ما با عربستان چه فراز و نشیب‌هایی طی کرده، ان موقع معلوم می‌شود که آیا واقعا یک اتفاق خاص می‌آید یک جایی را خراب می‌کند یا اصلا دیدی که عربستان نسبت به جمهوری اسلامی دارد یک دیدی است که دید خصمانه و به دنبال براندازی بوده حالا این وسط بله ممکن است هم آن‌ها اعمالی مرتکب شده باشند هم ما اشتباهاتی کرده باشیم، من در دو همایش علمی گفتم اولین بار است که در تلویزیون می‌خواهم این نکته را بگویم دولت عربستان آل سعود با سه نوع نظام سیاسی مشکل دارد، یک نظامی که از یک انقلاب برآمده باشد اصلا این انقلاب چه انقلاب دینی باشد، چه انقلاب سکولار باشد، چه انقلاب مردمی یا حزبی باشد اصلا نظام آل سعود با انقلاب مخالف است، چون معتقد است مردم حق ندارند حاکم را سرنگون کنند از همان دیده‌های مذهبی که دارند که آن اولوالامر که ما داریم ما در مذهب تشیع می‌گوییم اولوالامر را می‌گوییم معصومین، ولی آن‌ها می‌گویند اولوالامر یعنی حاکم و هر حاکمی که حکومت می‌کند شما حق ندارید علیه آن شورش کنید. خودشان به این سوال پاسخ نمی‌دهند که خود آل سعود که به قدرت رسید چطور شورش کرد علیه حاکم قبلی، بنابراین با هر دولتی که از یک انقلاب بر سر کار آمده باشند مخالف هستند.


سوال: مثال‌های دیگری دارید مثلا با ایران که مشخص است مثلا مثال‌هایی دارید که با کشور‌هایی که بوده؟
اسداللهی: بله مثلا با انقلاب‌های کمونیستی مثلا یمن جنوبی کشوری بود که انقلاب کمونیستی حزبی که آن‌ها به شدت با آن مخالف بودند و روابطشان با الجزایر هیچ وقت روابط دوستانه‌ای نبوده، چون یک انقلاب بزرگ مردمی اتفاق افتاد با این که یک انقلاب ضد استعمار فرانسه بود، ولی همین باعث شده این نظام نظامی مردمی باشد، آل سعود به چیزی به نام نظام مردمی اعتقاد ندارد، چون مردم را کارمند می‌داند نه شهروند این خیلی فرق می‌کند. نظام دومی که با آن مخالف هستند نظامی است که براساس انتخابات اداره شود کلا با این سیستم مخالف هستند شما الان می‌بینید در عربستان اصلا چیزی به نام انتخابات وجود ندارد آن که هست می‌گویند حاکم مثلا ملک عبدالله می‌میرد، ملک سلمان می‌آید مردم باید بیایند بیعت کنند، بیعت با رای دادن فرق می‌کند بیعت اعلام وفاداری است اگر کسی بیعت نکند با او برخورد می‌کنند، چون یعنی من به تو اعتقاد نداریم و این جرم است، سومین نظامی را که قبول ندارند نظامی است که یک قرائت و یک ورژنی از اسلام ارائه دهد که وهابی نباشد با این مخالف هستند به شدت خوب این سه تا خصوصیت هر سه تایش در انقلاب اسلامی بود، جمهوری اسلامی ایران برآمده از انقلاب اسلامی است، نظامی است که از روز اول دارد با انتخابات اداره می‌شود در ضمن یک قرائتی از اسلام ارائه می‌دهد که با دیدگاه وهابی فوق العاده فرق می‌کند و از ۲۲ بهمن ۵۷ این عربستان هم دشمن این انقلاب بود هم این دشمنی را ابراز می‌کرد و اصلا قبول نداشت که این نظام بنابراین از ابتدا ما یک رابطه تنش آلود داشتیم، اما این تنش با شروع جنگ تحمیلی خیلی بارز و علنی شد، عربستان و کویت آمدند کامل پشت صدام ایستادند و هم از نظر مالی و هم از نظر بنادر به خصوص کویت بنادرش را کامل در اختیار، چون می‌دانید عراق بندر خیلی ویژه‌ای ندارد یک بندر بصره دارد که خودش کیلومتر‌ها با خلیج فارس فاصله دارد و بندر فاو بود که بندر صدور نفت بود که در همان ابتدای ماه‌های اولیه جنگ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی زد و وابسته شد به بندر کویت و از آن جا همه چیز برای عراق می‌رفت این دشمنی آشکار با جمهوری اسلامی است و بعد عربستان به این هم اکتفا نکرد دید نه خودش و کویت کافی نیست هشت ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی عربستان شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل داد که آن ۴ شیخ نشین دیگر را هم به این خط بیاورد و تحت عنوان شورا آن‌ها بیایند در مقابل جمهوری اسلامی و در این شورا سلطنت نشین عمان از همان ابتدا حساب خودش را جدا کرد و ما شاهد بودیم که عمانی‌ها هیچ گاه اسیر این فشار‌های عربستان نبودند و همواره عاقلانه رابطه شان را با ایران در بدترین شرایط منطقه‌ای خوب حفظ کردند و این دهه شصت هجری شمسی ر ادر نظر بگیرید که می‌شود دهه هشتاد میلادی که با جنگ تحمیلی شروع شد در این جا دشمنی عربستان با ایران به جایی رسید که آن قتل عام حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶ اتفاق افتاد و بیش از ۴۰۰ حاجی زن و مرد ایرانی را در نزدیکی مسجد الحرام قتل عام کردند که باعث شد رابطه ایران و عربستان قطع شد و این رابطه خصمانه از طرف عربستان تا شهریور ماه ۱۳۶۹ ادامه داشت این دوره اول روابط ما است. از ۵۷ تا ۶۹ دوازده سال بسیار دشمنی آشکار آن زمان نه ما از این گروه‌های مقاومت وجود داشتند نه حزب اللهی بود نه موشکی بود و این خبر‌ها نبود ایران خودش گرفتار جنگی شده بود که دنیا پشت سر صدام بودند بنابراین این که ما بیاییم بهانه‌ای را پیدا کنیم بگوییم به این خاطر عربستان این طوری شده نه، آن موقعی که هیچ بهانه‌ای نبود آن‌ها این کار را می‌کردند در شهریور ۶۹ اتفاق دیگری افتاد آن این که صدام حمله کرد کویت را گرفت حالا چرا کویت را حمله کرد بعد ا زجنگ ماجرایی است که وقتش نیست، این جا مرحله دوم رابطه دوم ایران و عربستان است که اسم این مرحله را می‌گذارم مرحله تنش زدایی، عربستان اقدام به تنش زدایی کرد، چون خودش تنش را ایجاد می‌کرد خیلی جالب بود وقتی که صدام کویت را گرفت یک ائتلاف بین المللی تشکیل شد که بروند کویت را آزاد کنند عربستان خیلی نگران بود که ایران به صدام نپیوندد، چون ایران با ساحل گسترده‌ای که در دریای عمان و خلیج فارس دارد می‌توانست واقعا اوضاع را بهم بریزد برای آن ائتلاف و برای آمریکایی ها، جالب این جا بود عربستان تماس گرفتند با آقای هاشمی که تازه ریاست جمهوری سال دوم ریاست جمهوری شان بود و اعلام کردند که می‌خواهند روابط سیاسی را برقرار کنند و اصرار می‌کردند که ایران حجاجش را برای سال ۷۰ بفرستد، چون آن موقع ایام حج گذشته بود و آن‌ها اصرار می‌کردند که حاجی هایتان را بفرستید. وقتی سال ۷۰ رفتیم برخورد عربستانی‌ها کاملا تغییر کرده بود خیلی تحویل می‌گرفتند ایرانی‌هایی که سه چهار سال قبل.


سوال: علت آن تغییر چه بود؟ ما آن موقع نه پهپاد داشتیم و نه قدرتی داشتیم ما یک کشور جنگ زده بودیم.
اسداللهی: این نشان می‌دهد که ما کاری نکرده بودیم، این عربستان بود به خاطر آن سه مشخصه‌ای که گفتم نظامی که برآمده از انقلاب بود را دشمن فرض می‌کردند.


سوال: چرا این‌ها تغییر کردند؟
اسداللهی: چون صدام معادله را تغییر داد کویت را گرفت و بعد از خاک کویت شهر‌های مرزی عربستان را با توپخانه می‌زد و قصد ورود به عربستان را داشت که جلویش را گرفتند و دیدند باید تنش زدایی کنند که بعد روابط خوب شد مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی سفر مفصل خانوادگی به عربستان رفتند و بسیار در روابط تاثیرگذاشت و خیلی صحبت از برادری و دوستی بود این دوره‌ای که از سال ۶۹ شروع شد تا فروردین ۱۳۸۲ ادامه پیدا کرد که در این دوره هم دولت آقای هاشمی را داریم هم دولت آقای خاتمی و اتفاقا در دولت آقای خاتمی دیگر کنفرانس سران اسلامی در ایران برگزار شد آن موقع امیرعبداله هنوز ملک نشده بود امیر بود، ولی چون ملک فهد خیلی وضع جسمانی اش خراب بود همه کاره امیر عبدالله بود.
هم این سفر و بعد هم امیرعبدالله آمد ایران در کنفرانس سران اسلامی که در دولت آقای خاتمی برگزار شد خیلی مهم بود ایشان آمد با یک هیات بلندمرتبه و خیلی بالاخره روابط به نظر می‌رسید خیلی روابط دارد خوب می‌شود و در حالی که اتفاقا در این مرحله بود که ما روابطمان با نهضت‌ها و جنبش‌های مقاومت گسترش پیدا کرد یعنی اگر این عامل تنش بود نباید در این دوره طولانی روابط ما با عربستان بهبود پیدا می‌کرد و این دو به هم ربطی ندارد یک عده‌ای می‌خواهند به هم ربط دهند برای توجیه، اتفاقا در این دوره ما توافق نامه امنیتی داریم که در خرداد ۱۳۸۰ در دولت آقای خاتمی امضا شد با عربستان یعنی توافقنامه امنیتی انتظامی خیلی مهم بود، ولی خرداد ماه امضا شد شهریور ماه حادثه ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد یک دفعه این قدر مسائل منطقه‌ای تغییر کرد که بر این رابطه هم تاثیرگذاشت یعنی این دوره تنش زدایی تمام شد، چون آمریکا آمد تحت عنوان مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد بعد هم به عراق حمله کرد باز شما ببینید یک عامل خارجی آمد یک رابطه‌ای که تنش زدایی شده بود آن را بهم زد و یک دشمنی ایجاد کرد، این مرحله سوم شروع می‌شود از فروردین ۸۲، آمریکا حمله کرد صدام را سرنگون کرد و این جنگ هم به درخواست عربستان و کویت انجام شد که صدام را سرنگون کنید خیال ما راحت شود اگر باشد بعدا دوباره جنگ راه می‌اندازد، ولی آن قسمت که عربستان و کویت فکرش را نکرده بودند که آمریکایی‌های می‌آیند یک نظام سیاسی جدید حاکم می‌کنند و در این نظام سیاسی جدید انتخابات برگزار می‌شود و این انتخابات به قول خود غربی‌ها و آمریکایی‌ها خیلی آزاد برگزار می‌شد و طرفدارا‌های ایران برنده می‌شدند عربستان دید که عجب کاری کرده درسته از سرنگونی صدام خوشحال بودند، ولی از این وضعیت جدید اصلا راضی نبودند این جا یک رابطه جدیدی را در رابطه عربستان با ایران می‌بینیم من اسم این دوره را گذاشتم تنش پنهان که در ظاهر دیده نمی‌شد، ولی داشت کم کم رشد می‌کرد، چون عربستان می‌خواست وضعیت عراق را تغییر دهد این نظام سیاسی جدید را به رسمیت نمی‌شناخت عربستان تا چندسال این نظام را به رسمیت نمی‌شناخت به دنبال این بود که نظام سیاسی در عراق سرنگون شود و به همین خاطر هر آنچه از دستش برمی آمد برای ناامن کردن عراق به کار می‌برد و ما شاهد هستیم حملات تکفیری‌ها قبل از سوریه، قبل از ۲۰۱۱ در عراق شروع شده بود، انواع ترور‌ها و ماشین‌های بمب گذاری شده و عملیات انتحاری و نقطه اوجش هم انفجار سامرا حرمین امامین عسگری در آن سال‌ها اتفاق افتاد نه قبل یا بعد از آن، این جا در عین حال هم در همین دوره هم ما دیدیم که ملک عبدالله از آقای احمدی نژاد که رئیس جمهور وقت بود سال ۱۳۸۶ دعوت کرد که بیاید در کنفرانس سران شورای همکاری‌های خلیج فارس شرکت کند و عکس هایش هم است که آقای ملک عبدالله دست آقای احمدی نژاد را گرفته و می‌آورد به جلسه این در ظاهر تنش زدایی است، ولی ما در باطن تنش زایی را دیدیم، چون این صحنه‌ای که شما می‌بینید این یک سال قبلش جنگ ۳۳ روزه اتفاق افتاده بود و عربستان در این جنگ ۳۳ روزه جنوب لبنان حزب الله را محکوم می‌کرد و اسرائیل را تبرئه می‌کرد و بعد هم از آمریکایی‌ها می‌خواست که به اسرائیلی‌ها فشار بیاورند که تا نابودی حزب الله محقق نشده می‌گفتند جنگ تموز آن را پایان نده و نشان می‌دهد که ما در این رابطه این تنش وجود داشت این هم به خاطر آمدن آمریکایی‌ها در منطقه بود اگر این‌ها نیامده بودند چنین اتفاقاتی نمی‌افتاد این تنش‌هایی که به وجود می‌آید علت اصلی آن این وجود بیگانه‌ای است که بیگانه حیاتش در ایجاد تنش است. این دوره‌ای که از ۱۳۸۲ شروع شد تا ۱۳۹۰ ابتدای آن، این دوره تنش پنهان بود از فروردین ۱۳۹۰ که انقلاب‌های عربی به خصوص بحث بحران‌های سوریه شروع شد انقلاب عربی از دو سه ماه قبلش شروع شد اواخر آذر تونس شلوغ شد بعد دی ماه مصر شلوغ شد و بعد کشید به کشور‌های دیگر لیبی و این‌ها تا آخرین کشوری که این مسسائل در آن شروع شد سوریه بود که اواخر اسفند ۸۹ بود، ولی روابط ما با عربستان را من در این دوره از فروردین ۹۰ تا زمستان ۹۳ که ملک عبدالله فوت کرد این دوره را اسمش را دوره تنش نیمه پنهان گذاشتم دیگر مثل دوره قبل پنهان نبود و مشخص بود که عربستان دارد ایجاد تنش می‌کند، اما یک کاری کردند یا زرنگی بود یا نه واقعا اتفاق افتاد، قطری‌ها جلو افتاده بودند اقای حمد بن جاسم ایشان آتش بیار معرکه شده بود و در اتحادیه عرب همه عرب‌ها را وادار کرد که سوریه را از اتحادیه عرب اخراج کنند و پول جمع کنند و سلاح بفرستند در این نیمه اول، چون سعود الفیصل وزیر خارجه بود و آن موقع خیلی هم پیرشده بود شاید پیری را بهانه کرده بود که در علوم سیاسی اصطلاحی است می‌گویند که طرف صندلی عقب در ماشین نشسته است یعنی فرمان کس دیگری است آن حالت شده بود یعنی فرمان دست قطری‌ها بود و عربستانی‌ها عقب نشسته بودند، ولی همه شان داشتند در یک جهت حرکت می‌کردند در این مدت بود که خیلی روابط و تنش نیمه پنهان شده بود یک قسمت‌هایی از آن آشکاربود ما این را در سوریه و عراق می‌دیدیم در بحث‌های یمن به یک ترتیبی هنوز جنگ شروع نشده بود، ولی بحث انقلاب بود و این‌ها را می‌دیدیم، اما مرگ ملک عبدالله یک نقطه عطفی بود، چون یک دفعه ملک سلمان آمد و پسرش بن سلمان این جا یک دوره‌ای شروع شد که من دیگر این را می‌گویم دوره خصومت آشکار بی سابقه. چون بن سلمانی آمد که یک انسان وحشی که کار‌هایی کرد که من فقط اشاره کنم اسفند ۹۳ ملک سلمان شد پادشاه و فروردین ۹۴ جنگ یمن را شروع کردند یعنی کمتر از یک ماه از شروع پادشاهی ملک سلمان، پسرش آن زمان ولیعهد نبود، ولی وزیر دفاع بود جنگ را شروع کردند که تا این لحظه ادامه دارد جنگ علیه یمنی که یمن فقیرترین کشور جهان عرب است و بعد هم موفق نشدند ارتشی که این‌ها درست کردند به قول سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ارتش بزم هستند ارتش رزم نیستند با این همه سلاح پیشرفته نتوانستند کاری انجام دهند، ولی بالاخره مردم یمن تاوان این را پرداخت کردند و کشته شدند و بعد از آن که هزینه‌های جنگ بالا رفت یک دفعه آقای بن سلمان آمد شاهزاده‌های سعودی را دستگیر کرد به بهانه مبارزه با فساد، ولی در واقع می‌خواست رقبا را از بین ببرد، چون رقبایش در آل سعود زیاد بودند این‌ها نسل دو هستند ملک سلمان از نسل یک فرزندان عبدالعزیز است و بعد از ملک سلمان این منتقل می‌شود به نسل دو، ولی در نسل دو آدم‌های مهمتری از بن سلمان هستند که این یکی یکی با این‌ها برخورد کرد الان دیگر بی رقیب است و چه جنایت‌هایی کرد و بعد جالب این جا است که هنوز چیزی نشده بود قطر را محاصره کردند قطری که عضوی از شورای همکاری‌های خلیج فارس بود، این جا که دیگر کسی نرفت به سفارت عربستان در دوحه حمله کند و قطر که دنبال موشک نقطه زن و پهپاد و حمایت از حزب الله نبود. در این مرحله دوم کاملا قطررا بردند در حاشیه کلا موضوع بحث سوریه، عراق همه افتاد دست بن سلمان و آن هم با خشونت کامل این را ادامه می‌داد بعد خود قطر را محاصره کردند که خیلی داستان جالبی دارد. این یک نکته تاریخی مهم است من این را از قطری‌ها شنیدم، چون برای دو همایش من را دعوت کردند شبکه الجزیره رفتم دوحه و آن جا از دیپلمات‌های قطری گفتند وقتی که ما محاصره شدیم از سه جهت بحرین غرب قطر است، امارات شرق قطر است و عربستان هم جنوب است از سه جهت محاصره شده بودند شمالش هم ایران است با فاصله دریا، می‌گفتند ما در قطر تحلیلمان این بود که ایران به این محاصره می‌پیوندد و ما ۳۶۰ درجه محاصره می‌شویم و ارتباط ما با جهان خارج قطع می‌شود و عربستان از مرز خاکی که به قطر وصل است نیروهایش را می‌فرستند و دولت را در قطر سرنگون می‌کند گفتند ما مطمئن بودیم که ایران این کار را می‌کند، چون میخواهد از ما به خاطر عملکردمان در سوریه انتقام بگیرد و با تعجب دیدیم که ایران کنار ما ایستاد و به این محاصره نپیوست و این خیلی برایشان عجیب بود و می‌گفتند اصلا انتظار نداشتیم و آن جا به من گفتند اولا اگر ایران نیامده بود کار ما تمام بود ایران ما را نجات داد و می‌گفتند این برای ما یک درس تاریخی شده تا ابد دیگر نه تنها با ایران دشمنی نمی‌کنیم بلکه ایران را دوست می‌دانیم و دوستی که مایه حیات است برای ما این یک، دو نکته خیلی جالبی می‌گفتند، می‌گفتند که شما با این کارتان اثبات کردید دولت مرد هستید می‌گفتید دولتمرد‌ها به انتقام فکر نمی‌کنند به منافع ملی فکر می‌کنند شما دیدید منافع ملی تان در این است که قطر را حفظ کنید و این کار را کردید و بعد می‌گفتند که، ولی ما این شیخ نشین‌ها عشایر هستیم در فرهنگ عشایری انتقام اصل است حتی اگر انتقام گرفتن به ضرر خود فرد باشد شما ثابت کردید دولتمرد هستید و برای من جالب بود که در ایران در آن مقطع این تصمیم را چه کسی گرفته و بعد شنیدم سردار سلیمانی در جلسه شورای قدس مطرح شده و دو دیدگاه در ایران بوده یک دیدگاه همان بوده که برویم انتقام از قطر بگیریم به خاطر کاری که در سوریه کرد و سردار سلیمانی گفته که نه ما الان باید کنار قطر بایستیم، چون اگر ما هم به محاصره بپیوندیم قطر سقوط می‌کند و همه یک دست می‌شوند نوکر عربستان و این به ضرر ما است. خیلی عجیب است یعنی اگر کسی می‌خواست انتقام از قطر بگیرد باید سردار سلیمانی باشد، چون ایشان می‌دانست که قطری‌ها در سوریه چه کار کردند، ولی این قدر ایشان فکر عمیق راهبردی داشت و به منافع ملی واقعا فکر می‌کرد و آقایانی که می‌گویند در جمهوری اسلامی را ما قربانی منافع ایدئولوژیک کردند این جوری نیست که من بعدا این‌ها را در مذاکرات دیدیم یعنی متنش را چند ماه پیش دیدم که در آن جلسه این سردار سلیمانی بود که ما باید برویم از قطر حمایت کنیم. اولا شما در برگزاری جام جهانی دیدید نهایت همکاری را با جمهوری اسلامی کردند و الان طرح‌های بزرگی دارند یک طرح عجیبی است یک چیزی مثل کانال مانش آن کانال زیردریایی که فرانسه را به انگلیس وصل می‌کند یک چیزی را آوردند که قطر را وصل کنند به بندر دیر در ایران که کمترین فاصله این جا است که از نظر زمینی به ما وصل شوند، چون فقط از نظر زمینی به عربستان‌ها وصل هستند و این میلیارد‌ها دلار پول نیاز دارد و خودشان حاضر هستند این هزینه‌ها را بدهند این چیزی است که آمریکا نمی‌خواهد، حتی قطری‌ها الان در خیلی جا‌ها دارند به آمریکایی‌ها نه می‌گویند یا حداقل دستورات آمریکا را اجرا نمی‌کنند و می‌گویند به صلاح ما نیست، چقدر ترامپ می‌گفت که اصلاح کند بین عربستان و قطر را، قطر کوتاه نمی‌آمد این‌ها نشان می‌دهد که چقدر صحنه تغییر کرده است.


سوال: علت این که عربستان یک دفعه تغییر سیاست داد در برابر قطری که منتقدش بود در قضایای منطقه‌ای بود چه بود؟
اسداللهی: حرفی که خود آمریکایی‌ها به آن‌ها زدند گفتند که این اختلاف شما به نفع ایران دارد تمام می‌شود این‌ها اول باور نمی‌کردند هرچه زمان گذشت قطر نه تنها از پا در نیامد خیلی هم قوی ایستاد و دید این به نفع ایران تمام شده، چون روابط ایران و قطر شد نمونه و عمانی‌ها با جرات بیشتر آمدند و حتی کویتی ها.


سوال: نه منظورم این بود که چرا عربستان یک دفعه علیه قطر شورش کرد با این که با هم در یک جبهه بودند در ماجرای سوریه؟
اسداللهی: علت آن دو سه موضوع بود یک حمایت قطر از اخوان المسلمین، دو شبکه الجزیره، این شبکه‌ای که قطری‌ها راه انداختند و بیشتری مخاطب جهان عرب را جذب کرده و این علیه حکام عرب برنامه تا بخواهید پخش می‌کند و یکی هم روابطشان با ایران این سه عامل بود که اتفاقا در آن شرایطی که گذاشته بودند برای تجدید روابط با قطر این‌ها را گذاشته بودند قطع روابط با ایران و قطع حمایت از اخوان المسلمین و جمع کردن شبکه الجزیره یا تغییر سیاست‌های الجزیره یا مثلا بعد از جریان قطر ما دیدیم آن قتل فجیع خاشقچی خیلی عجیب بود اگر در کشور خودشان این کار را کرده بودند ماست مالی می‌کردند و کسی متوجه نمی‌شد، ولی آن‌ها رفته بودند عمدا در ترکیه و در کنسولگری شان که از دید خودشان چالش بزرگ برای ترکیه، اما رابطه خودشان با ترکیه متشنج شد. من از این آقایانی که می‌گویند جوانان ایرانی به سفارت حمله کردند این قصه پیش آمد، در ترکیه کی به سفارت عربستان حمله کرد؟ حتی بعد از قبل خاشقچی هم کسی به کنسولگری اش حمله نکرد پس چرا این روابط به شدت خصمانه شد و تا همین اواخر به شدت خصمانه بود، این ذات حکومت آل سعود این است بعد از این ما در این مقطع بحث پروژه اغتشاشات را داریم که در پاییز ۹۸ اتفاق افتاد همزمان در لبنان، عراق و آخرش هم در ایران سر جریان بنزین، عربستان در هر سه کشور در بخش‌هایی از اغتشاشات کاملا نقش داشت به خصوص در بخش رسانه‌ای آن تحریک مردم همان کاری که به صورت عمده‌تر در اغتشاشات اخیر ۱۴۰۱ انجام داد در واقع کلیدش در سال ۹۸ زده شد که نشان می‌داد که واقعا سیاستش خصمانه است نسبت به ایران و اصلا به دنبال تنش زدایی که نبود هیچ، خوب این مسائل به تدریج برای عربستان مشکل درست کرد به خصوص الان هم با آمدن دولت بایدن رابطه شان با هم خوب نیست و دلایلش برمیگردد به سیاست دموکرات‌ها در بحث‌های دیگر که با آن کار ندارم، یواش یواش عربستان شروع کرد به تجدید نظر اولا آن ۵ دور مذاکره با ایران در بغداد شروع شد که گفتم عملا موفقیتی نداشت و نتیجه‌ای نداشت اگر بعضی از دوستان می‌خواهنداین را به عنوان یک موفقیت دیپلماتیک جلوه دهند نه این نبود.


سوال: من دیدم عراق هم یک اشاره‌ای کرد بعد از این قضیه مثل روسیه.
اسداللهی: نه عراق به عنوان میزبان بله، این میزبانی اش با چینی‌ها فرق می‌کرد، چون عراق نمی‌توانست به عربستان یا ایران فشار بیاورد که دیدگاه هایتان به هم نزدیک باشد فقط میزبان مکانی بود که مکان را فراهم کرده بود که فرصتی باشد این‌ها با هم مذاکره کنند و این ۵ دور نتیجه‌ای نداشت ما رسیدیم به سال ۱۴۰۱ یک دفعه دیدیم که این نکته هم یادتان باشد در این ۵ دور مذاکرات در سطح امنیتی انجام می‌شد یعنی رئیس هیات، عضو شورای عالی امنیت ملی بود در کنارش یک نماینده از وزارت اطلاعات و یک نماینده از سپاه که معمولا از نیروی قدس می‌رفت. کاملا ماهیت هیات ایرانی امنیتی بود هیاتی هم که از عربستان می‌آمد امنیتی بود ۵ دور مذاکره شد هیچ نتیجه‌ای هم نداشت و نهایتا عربستانی‌ها بعد از یک مدت این ۵ دور که متوقف شد گفتند بیاییم یک پله سطح مذاکرات را بالا بیاوریم در سطح سیاسی دیپلماتیک یعنی وزارت خارجه‌های دو کشور با هم مذاکره کنند این در ایران پذیرفته نشد، چون شورای امنیت ملی یعنی، چون هنوز دستاوردی نداشت، معمولا مذاکرات دیپماتیک این گونه است وقتی که در توافقات اولیه در سطوح پایین‌تر انجام می‌شود بعد سطح را بالاتر می‌برند و می‌رسد به جایی که رئیس جمهور‌ها امضا می‌کنند یا وزرای خارجه یعنی این دیگر نهایت کار است و ابتدا یک دفعه در آن سطح شروع نمی‌کنند مخصوصا جا‌هایی که خصومت خیلی زیاد است. این‌ها به این بهانه متوقف شد، اما بعد ما متوجه شدیم که عربستان با توجه به این پروژه‌ای که طراحی شده بود که اوضاع ایران را برهم بریزند در پاییز ۱۴۰۱ به این امید بسته بود که اصلا برنامه‌ای چیده شده برای ایران این قدر گسترده است که این نظم سرنگون شود و نیازی به مذاکره نیست.


سوال: یعنی محاسباتشان این بود که جمهوری اسلامی دارد سقوط می‌کند.
اسداللهی: اشتباه محاسباتی بسیار بزرگ بود یعنی دیدیم که شبکه‌هایی مثل ایران اینترنشنال، مثل العربیه که دروغ پراکنی اش وحشتناک است این‌ها که مستقیما ارتباط با عربستان دارند پولش را عربستان می‌دهد و مدیریتش هم با عربستانی‌ها است پشت پرده اگر می‌خواهند بگویند ثابت کنید این کاملا ثابت است کسی مثل عبدالرحمان راشد که معروف است یک شخصیت کاملا معروف رسانه‌ای است در جهان عرب که ارتباطش با نظام آل سعود پشت همین شبکه ایران اینترنشنال است دیدیم که این‌ها چه کار کردند شدند اتاق جنگ و شدند اتاق عملیات روانی و نظامی و عملیاتی و همه اصول را هم زیرپا گذاشتند اصول شناخته شده کار حرفه‌ای، عربستان در این مرحله دیگر نیامد یعنی منتظر شد و نقش هم ایفا می‌کرد، چون یک زمانی همین آقای بن سلمان گفت ما جنگ را به داخل ایران منتقل می‌کنیم ۵-۶ سال قبل گفته بود منظورش همین بود فکر می‌کردند این تبدیل می‌شود به یک جنگ، درست پروژه سوریه سازی ایران را داشتند دنبال می‌کردند یعنی همان اتفاقاتی که در سوریه بود می‌خواستند کپی پیستش کنند در ایران که ایران کاملا جامعه متفاوتی بود و هست و این را می‌خواهم خدمت ملت عرض کنم ما دو حضور مردمی بزرگ در جریان اغتشاشات داشتیم یکی ۱۳ آبان و یکی هم ۲۲ بهمن این دو کل این پروژه را با شکست روبرو کرد به غیر از تلاش‌های بسیار زیادی که دستگاه‌های امنیتی انتظامی ما کشیدند که در جای خودش بسیار ارزشمند است، اما آن که باطل السحر بود و این کار را کاملا از بین برد این توطئه را، حضور مردم بود ما از اول انقلاب اسلامی همواره در صحنه‌های خطرناک با آمدن مردم به خیابان‌ها این توطئه‌ها را خنثی کردیم بنابراین مردم قدر این گام‌هایی را که در خیابان برمی دارند و گام‌های ساده‌ای به نظر می‌رسد قدر این‌ها را بدانند یعنی آن حضور میلیونی بی سابقه‌ای که در سال‌های اخیر اصلا سابقه نداشت در ۲۲ بهمن، چرا اتفاق افتاد؟ چون مردم واقعا احساس کردند که نظام در خطر یک توطئه بزرگ است عربستان این را که دید الان با توجه به وضعیت داخلی اش دیروز قبل از همین توافق، روز قبلش من خبری که بودجه سال جدید عربستان تصویب شده و در آن کسر بودجه بسیار هنگفتی ۴۲ میلیارد دلار.


سوال: خیلی عجیب است عربستانی که ده میلیون بشکه نفت می‌فروشد و تحریم نیست و جمعیتش تقریبا یک سوم ایران است چرا باید کسری بودجه داشته باشد؟
اسداللهی: به خاطر همین ماجراجویی‌ها و به خاطر پول‌های هنگفتی که برای تبلیغ مذهب وهابیت و برای فتنه انگیزی شما ببینید این‌ها خیلی پول می‌دهند حالا یک عده می‌گویند شما این پول‌های مردم ایران را می‌دهید به جنبش‌های مقاومت اولا این پول‌ها در مقابل اختلاس‌هایی که در کشور خودمان می‌شود یک دهم نیست و بعد آن نفعی که آن‌ها برای ما دارند من نمی‌خواهم از این باب بحث کنم این‌ها بحث‌های حساسی است که این‌ها واقعا چقدر به نفع امنیت ملی ما است. ولی عربستان میلیارد‌ها دلار یعنی زمانی من یادم است سال ۸۰ آمریکایی‌ها آمار داده بودند که فقط برای تبلیغ مذهب وهابیت و ضد تشیع تبلیغ کردند ۷۰ میلیارد دلار از اول انقلاب تا آن موقع در فقط بحث تبلیغ دینی، بعد الان دیگر این‌ها جواب نمی‌دهد، چون دیگر ندارند و دارند با تمام توان، جنگ یمن این‌ها را تخلیه کرده یعنی باور کنید که دو سه بار انبار مهمات این‌ها تمام شده و مجبور شدند از آمریکا با چند برابر قیمت بخرند، چون هرچه بمب و موشک بود روی سر مردم بدبخت یمن خالی کردند در حالی که یمنی‌ها الان پدافند هوایی هم ندارند، ولی باز نتوانستند این ملت را شکست دهند، ولی هزینه بسیار سنگینی.


سوال: از آن طرف هزینه‌های متقابلی هم دریافت کردند مثل ماجرای آرامکو؟
اسداللهی: بله و نشان داد چقدر این‌ها آسیب پذیر هستند. این است که الان ما در این چند هفته اخیر تغییری را در سیاست خارجه عربستان شاهد هستیم یک تغییرش این است که شما دیدید و همگی دیروز شاهد بودیم، اما قبل از آن یکی دو اتفاق دیگر هم افتاد، عربستان یک دفعه اعلام کرد ۵ میلیارد دلار ودیعه می‌گذارد در بانک‌های ترکیه بعد از این زلزله، من توضیح دهم ودیعه یعنی چه؟ طرف می‌آید مثل ما که پولمان را در بانک می‌گذاریم و پس انداز می‌کنیم بانک با این پول شروع به کار می‌کند و پول ما آن جا است و هروقت خواستیم می‌توانیم پول را برداریم، ولی پول در اختیار بانک است برای کار اقتصادی، کشور‌های خارجی این کار را می‌کنند مثلا بخواهند از کشوری حمایت کنند مبلغی را می‌گذارند در بانک هایشان به عنوان ودیعه و آن کشور می‌تواند با آن پول کار کند، ولی این پول در آن بانک است هر وقت آن دولت بخواهد به دولت مقابل فشار بیاورد پول را در می‌آورد در لبنان، عربستان بار‌ها این کار را کرده است پول را به عنوان ودیعه می‌گذارد برای این که در سیاست داخلی لبنان نقش داشته باشد بعد اگر جایی دید به نفعش پیش نمی‌رود یک دفعه پول را می‌کشد بیرون برای کشور‌هایی مثل لبنان و ترکیه این رقم‌ها درشت است ممکن است برای عربستان رقم درشتی نباشد، ولی برای آن‌ها خیلی درشت است، این‌ها به همان آقای اردوغانی دارند کمک می‌کنند که ادوغان در جریان خاشقچی می‌گفت که بن سلمان قاتل است و باید محاکمه شود یعنی از کجا این‌ها به کجا رسیدند این یک نشانه، نشانه دوم در حال تصحیح روابطشان با سوریه هستند من گفتم که عربستان در نیمه دوم جنگ سوریه شد همه کاره، اما در همان همه کاره آمده بودند تقسیم نقش کرده بودند با اماراتی ها، اماراتی‌ها نقش پلیس خوب را ایفا می‌کردند و عربستانی‌ها نقش پلیس بد یعنی امارات یک آب باریکه راه ارتباط با سوریه را حفظ کرده بود، ولی عربستان سفت و سخت ایستاده بود الان دو سه سالی است که عملیات دیگر تمام شده و این امارات صحبت از تجدید روابط می‌کند و عربستان هنوز که هنوز است صحبت از تجدید روابط نمی‌کند، چون فشار می‌آوردند روی بحث‌های مختلف از جمله حضور سپاه در سوریه که داشتند فشار می‌آوردند که این‌ها باید بروند و ما دیدیم دولت سوریه به رغم همه مشکلات اقتصادی که دارد، ولی زیر بار این نوع فشار‌ها الحمدلله تا الان نرفته است. این هم سومین آن که همین توافق بود بنابراین ما الان با یک وضعیت جدیدی هستیم و این که به نظر می‌رسد آقای بن سلمان دارد یک تجدید نظری در سیاست خارجی عربستان می‌کند امیدواریم این تجدیدنظر واقعی باشد من میخواهم به دوستان در ایران بگویم این توافقی که حاصل شد خیلی خوب است و تاثیرش را هم در بازار داریم می‌بینیم، اما مثل برجام خیلی ذوق زده نشویم، همه تخم مرغ هایمان را در سبد این رابطه نگذاریم این را حفظ کنیم و سعی کنیم حتما اتفاق بیفتد، چون همانطور که گفتم خواست اسرائیل و آمریکا است که این جا، ولی این طور که فکر کنیم الان دیگه همه چیز تمام شد و وضع عالی شد و دلار از چقدر آمد چقدر و یک دفعه می‌بینید که یک بازی جدیدی می‌کنند و دوباره ممکن است اوضاع را برگردانند بنابراین در عین حال که از این توافق استقبال می‌کنیم، ولی می‌گوییم باید هوشمندانه برخورد کرد که قصه برجام تکرار نشود که آقای اوباما امضا کرد و آقای ترامپ کلا زد زیرش. حالا چگونه می‌توانیم تشخیص دهیم؟


سوال: ملاک‌های ارزیابی چه می‌تواند باشد؟
اسداللهی: اولا امیدوارم که این متن رسما اعلام شود که بالاخره مردم بدانند که این توافق اولا چه مفادی داشته و چند بند دارد و این بند‌ها چی هست، چون ببینید در تحلیل‌ها می‌آید که بعد چند روز که ایران مثلا معامله کرده و یک عده را فروخته و از این حرف‌ها خواهندزد طرفداران عربستان را برای این که توجیه کنند این عقب نشینی عربستان را، برای این که جلوی این نوع شایعات دروغ را بگیریم و ابتکار عمل رسانه‌ای در اختیار خودمان باشد بهتر است بگوییم ما و دشمنمان یک توافق کردیم، دشمن ما اطلاع دارد مردم اطلاع نداشته باشند؟ بیاییم بگوییم متن توافق این است و ما این توافق را کردیم حالا ده تا است، سه تا است هرچند تا که است بدانیم این طوری خیلی بهتر می‌شودقضاوت کرد، اما الان که آن نیست من چند ملاک می‌دهم که ما براساس این ملاک‌ها می‌توانیم ارزیابی کنیم، اولا ما از این جا به بعد ببینیم آیا عربستان آن دخالت رسانه‌ای سیاسی در امور ما را دوباره ادامه می‌دهد یا خیر؟ یعنی واقعا قرار است دوباره این رسانه‌های فارسی زبانی که این‌ها راه انداختند و پول هزینه می‌کردند این‌ها قرار است دوباره به حیاتشان ادامه دهند؟


سوال: مرکز اعتدال را می‌گویید در کل آن جایی که اصلا مرکز اعتدالی است که کلا برای این قضیه شکل گرفته است.
اسداللهی: بله این را می‌خواهند چکار کنند؟ اگر هیچ تغییری نکرد پس معلوم است عربستان در ادعایش صادق نیست، ولی اگر ما دیدیم یک تغییر معناداری اتفاق افتاد نه اینکه فقط بگویند ایران اینترنشنال از لندن مقرش رفته واشنگتن، خوب این تفاوت خیلی عمده‌ای نیست بحث این است که سیاست‌ها ادامه پیدا می‌کند یا نه، موضوع دوم که خیلی مهم است ما میدانیم که چند وقت پیش عربستان اجازه داد به هواپیما‌های اسرائیلی که از آسمان عربستان عبور کنند حالا این برای هواپیما‌های مسافری و غیرنظامی است، ولی بار‌ها اتفاق افتاده که اسرائیل از این نوع امتیازات سوء استفاده کرده و در قالب هواپیما‌های غیرنظامی، هواپیما‌های نظامی اش عبور کردند و به کشور‌های دیگر حمله کردند این جا باید عربستان تکلیفش را معلوم کند یعنی در شرایطی که نتانیاهو داشت صحبت از حمله به ایران می‌کرد خود او هم دیروز از این توافق شوکه بود، این را باید ببینیم دولت عربستان چه تصمیمی می‌خواهد بگیرد آیا این چک سفید را می‌خواهد در اختیار اسرائیل باقی بگذارد که هواپیماهایش رد شوند این نمی‌شود با حُسن نیت با آن تلقی کرد و این در چارچوب بهبود روابط با ایران قطعا جا نمی‌گیرد و باید یک جواب درست بدهند، اسرائیل هم مرز ما نیست اگر بخواهد به ما حمله کند دو راه بیشتر ندارد یا از آسمان اردن و عراق به ما حمله کند یا بیاید از عربستان، اردن که قطعا وضعیتش فرق می‌کند، عراق آمریکایی‌ها آن جا هستند در حال حاضر دولت بایدن به هیچ عنوان خواهان هیچ جنگی در دنیا نیست برای این که می‌خواهد متمرکز باشد روی جنگ اوکراین یعنی هدف اصلی اش را الان گذاشته شکست دادن روسیه در اوکراین، هر جنگ دیگری این را تحت الشعاع قرار می‌دهد به خصوص جنگ در خلیج فارس که اصلا سوخت و نفت جهان را کلا زیر سوال می‌برد بنابراین آمریکایی‌ها نه به خاطر چشم و ابروی ایرانی‌ها بلکه به خاطر بحث خودشان الان مایل نیستند که به ایران حمله شود. در این شرایط بنابراین قطعا در فضای عراق هم اسرائیلی‌ها نمی‌توانند رد شوند و تنها راهشان از عربستان است آیا عربستان اجازه می‌دهد یا نه این یک ملاک اصلی برای این است که ببینیم آیا عربستانی‌ها در این بحث صداقت دارند یا نه. نکته بعدی این که یک کار بدی عربستانی‌ها می‌کردند معمولا در هر ۵ دور مذاکره‌ای که داشتیم هر دور مذاکره‌ای که می‌کردیم همزمان با آن چندین جوان شیعه را در عربستان اعدام می‌کردند و این وضعیت سختی برای ایران ایجاد می‌کرد ما می‌رفتیم برای مذاکره و عکس یادگاری و این‌ها بعد روز بعدش ۱۹-۲۰ تا جوان شیعه را برای چیز‌های واقعا عجیب و غریب برای این که نوحه خوانده نوحه معمولی، خدا نکند که در همین حادثه هم این اتفاق بیفتد که چنین توافقی شده یک دفعه ببینیم چند جوان شیعه را اعدام می‌کنند که این اگر بشود معلوم است که صداقتی در امضای این قرارداد نیست و بحث تبلیغات علمای وهابی و آن حوزه‌های علمیه وهابیه هم عربستان واقعا اگر صادقانه، چون خود بن سلمان دارد تحت عنوان اصلاحات دینی و مذهبی بسیاری از چیز‌های وهابی را زیر سوال می‌برد خوب چرا این قسمت را زیر سوال نمی‌برد و چرا جلوی این را نمی‌گیرد این هم یک ملاک ارزیابی است.


سوال: ما امشب به نوعی ارزیابی تاریخی کردیم و ریشه‌های اتفاق را بررسی کردیم انشاالله در ادامه مسئولین هم بیشتر توضیح دهند و مسائل شفاف‌تر شود تا بشود دقیق‌تر قضاوت کرد.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: شورای همکاری های خلیج فارس نشان می دهد ایران و عربستان دولت آقای خاتمی جمهوری اسلامی سردار سلیمانی رئیس جمهور کشور های دیگر روابط ایران ۵ دور مذاکره ملک عبدالله مخالف هستند مسائل منطقه اتفاق افتاد عربستانی ها آمریکایی ها بسیار بزرگ عربستان هم شروع کردند متوجه شدند نظام سیاسی بین المللی جمهور چین بسیار مهم خیلی عجیب رابطه شان تنش زدایی تحت عنوان یک انقلاب ملک سلمان امنیت ملی یواش یواش شیخ نشین ما دیدیم بن سلمان منتشر شد رسانه ای منطقه ای روابط ما خیلی مهم نتیجه ای بعد هم تمام شد امضا شد یک دفعه باعث شد کشور ها آن زمان هم نیست قطری ها خیلی ها شروع شد آن موقع همه چیز ما الان برای ای چینی ها آل سعود الان هم حق وتو آن قدر یک عده سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۱۴۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریاض: به توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم

به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از الجزیره، «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی امروز دوشنبه بعد از دیداری که در ریاض با همتای آمریکایی داشت، از نزدیکی موعد امضای توافق امنیتی میان این کشور و آمریکا خبر داد.

وی در این باره اعلام کرد: ما در حال حاضر به مراحل نهایی درباره توافق دوجانبه با آمریکا نزدیک شده‌ایم.

این اظهارات درحالی بیان شده است که «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا، امروز در ریاض گفت: آمریکا و عربستان سعودی طی یک ماه گذشته درباره عادی‌سازی روابط میان ریاض و اسرائیل اقداماتی انجام دادند.

وی افزود: اقدام دوطرفه عربستان و آمریکا در رابطه با پرونده عادی‌سازی روابط با اسرائیل در مراحل پایانی است.

دولت بایدن به هموار کردن مسیر یک توافق بالقوه برای عادی‌سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی ادامه می‌دهد، اما اکثر مقامات آمریکایی آن را یک رویا تلقی می‌کنند.

موانع پیش روی این توافق شامل جنگ در غزه، وابستگی نتانیاهو به شرکای ائتلاف راست افراطی خود و سیاست داخلی آمریکا است. 

سعودی‌ها به صراحت اعلام کرده‌اند که برای پیشبرد عادی‌سازی روابط با رژیم اسرائیل، جنگ غزه باید پایان یابد و کابینه این رژیم به یک مسیر غیر قابل بازگشت به سمت راهکار «دو دولتی» متعهد شود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • بورل در تماس تلفنی با امیرعبداللهیان: اتحادیه اروپا خواهان تنش با ایران نیست
  • بوی گشایش ارزی از ریاض می‌آید
  • عربستان و اسرائیل سازش می‌کنند؟
  • واردات نفت هند از روسیه افزایش و از عربستان کاهش یافت
  • تعیین اعتبارات محرومیت‌زدایی استانی در لایحه بودجه ۱۴۰۳
  • تعیین اعتبارات محرومیت‌زدایی استانی در لایحه بودجه ۱۴۰۳ در مجلس
  • بایدن هم مثل ترامپ عربستان را قربانی می‌کند؟
  • توافق سازش عربستان با اسرائیل در نقاط پایانی خود قرار دارد
  • ریاض: به توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم
  • دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس خواهان آتش‌بس فوری و پایدار در غزه شد